حتما
خوب بخوانید
«بنام اوکه با هزاران بار خطا و اشتباه بازهم بی گلایه فرصت میدهدبه مصداق حر»
" هدف من"
(باید) برای تو دوباره زاده شوم ؛
گاهی باید مثل یه دانای کل رو قله ی امروزت بایستی و پشت سرت رو نگاه کنی! زندگیت رو ورق بزنی... به کارای ریز و درشت خودت خوب فکر کنی... به راه ها و بیراهه هایی که رفتی... به دیوارایی که چیدی....حتی به ویرانه هایی که ساختی... به جلو نرفتنا و این سکون مکرر...
گاهی لازمه از خودت خارج شی، مثل یه تماشاچی خودتو زیر نظر بگیری،تمام کارهاتو خوب رصد کنی و به پاسخ این سوال برسی که :
( آیا ارزشش رو داشت??!!)
اما میدونی فرق تماشاچی ای از جنس خودت با بقیه ها چیه? اینکه نمیتونی پیش خودت تظاهرکنی! نمیتونی یه هوادار ریاکار باشی، بی پیچیدگی و ابهام همه چیز برات روشنه....
اما این سوال!!! اگر جوابت به این سوال بله ست ،خوشحال باش. چون؛ انگاری کارت خیلی درسته!!
اما اگر "نه" دستامو بگیر و با من بیا.....
یادته?? گفتم پشت سرت رو نگاه کن! برای اینکه از حالا به بعد یادمون بمونه که خیلی از این ویرانه ها کار خود ماست! حتی شاید همش!
پس بپذیر اشتباهاتت رو ... دیگه کافیه...بابا انقدر نگاش نکن...نگفتم تو گذشته بمونیا... حالا دیگه وقت رها کردنه...رها....
اما حالا.... حالا که میدونم دلت برای بهترین بودن بدجوری لک زده،برای یه وجدان راحت، یه فریاداز روی شادی جای همه ی هق هق های یواشکیت...
نه اصن بذار اینو بگم :حالا که طعم از دست دادن رو چشیدی ؛ عطش خواستن تو وجودت بدجوری فریاد میزنه... آره... جنس *خواستن* الان تو با بقیه ها خیییییلییی فرق داره....
آره ؛ عجیب واژه ایه این
// خواستن//
وعجیب تر از اون، مفهوم این خواستن رو به تصویر کشیدن!!
نشون دادن اینکه بند بند وجودت تو این کلمه خلاصه میشه!
ای بابا نگو : ( از ما گذشته ،، بابا دلت خوشه، این حرفا به گروه خونی ما نمیخوره، دیگه وقتی نمونده....)
وقتی میبینم هنوزم؛ وقتی به آرزوت فکر میکنی، دست و دلت میلرزه... چشمات براق تر میشه..وقتی هنوزم چشمت به یه عبارت "هنوزم میشه" میخوره قفلش میشه... نمیتونم باور کنم که میگی میخوای بذاری زمین آرزوتو .... اینکه میگی فراموشش کردی رو ...
پس؛ جرقه های عشق به هدفت رو نادیده نگیر...
اون " آرزوی " توئه و آرزوی تو میمونه، چه تو بهش برسی! و چه نه... تو هم بهش وفادار باش... دلت رو انقدر راحت تو یه حسرت ابدی غرق نکن....انقدر راحت این
( دیگه نمیشه ) رو تکرار نکن...بی انصافیه این بی خیالی لعنتی!!
میدونی حال این روزای من و تو مثل یه عاشق و معشوقیه که میخوان از هم خداحافظی کنن ...دیدی ?? هی برمیگردن همدیگه رو نگاه میکنن ، حتی یه دستی تکون میدن ...اما.... *نمیتونن*
آره رفیق ؛ شرمندتم این یه مورد رو نمیتونی...تو اراده ی دست کشیدن از آرزوت رو نداری...
زمان/زمان/زمان
زمان؛ این محرکه باز دارنده...
عجیب تناقضیه این زمان چون؛ تو نگاه تو معنا میشه...
اگه از من بپرسی?! میگم زمان عشق " حاله"
عاشقی رو باید هر ثانیه ثابت کرد...عشق در لحظه زیباست...
فقط 40 تا **یک روز** عاشقی کردن به حرمت اون آرزویی که دلت رو لرزوند؛ فکر نکنم کار سختی باشه...
از بزرگی شنیدم که میگفت:
"امروز را باش...اکنون را باش...حال را باش...تا اگر فردایی بود وتو ماندی(شاید فکر سال بعد) ؛
همه ی آنچه دیروز بودی به استقبالت بیاید...."
آخ که چقدرررر تحول و دگرگونی در انتظار تو إ
برای آخرین بار مهم ترین تصمیم زندگیت رو زندگی کن!! مگه چند بار قراره زندگی کنیم که به تنها آرزومون نرسیم!!!
فقط یه قول...بهم قول بده! قول بده که عظمت این عشق رو با قیاس تحقیر نکنی...اینکه چند ماهی دیگران و چند روزی من ! اینکه ...اینکه ...اینکه...
** فقط "بی بهانه" عاشقی کن**
چرا که استادم میگفت:
" هدف نه قائل به زمانه و نه مکان...هدف باید در لحظه جاری باشه"
میدونم و میدونی که تا
زنده ایم از امکان دوباره زنده شدن بهره مندیم....اما....
"شاید " این آخرین فرصت طلایی و تکرار نشدنی زندگیت باشه...پس؛ (دریاب)
ودر آخر ؛
** خودی شو که سزاورار
" خود " بودن است **
همایش 45 روز مانده تا کنکور
استاد افشار
مرکز آموزشی مفاخر علوم _ تهران
#دکتر_افشار
استادیار دانشگاه
روانشناس و مشاور تحصیلی
برگزار کننده همایش ها و کارگاه های انگیزشی و آموزشی کنکور
انتخاب رشته ۹۸
انتخاب رشته آزاد ۹۸
انتخاب رشته سراسری ۸۹
برنامه ریزی موفقیت در کنکور از عید تا خرداد ۹۹
نظرات شما عزیزان: